رامز

لغت نامه دهخدا

رامز. [ م ِ ] ( ع ص ) نشان کننده. ( ناظم الاطباء ). اما در مآخذ دیگر که در دسترس بود دیده نشد.

رامز. [ م ُ ] ( اِخ ) رام اردشیرهرمز. رام هرمزاردشیر. رامهرمز. نام شهری است در خوزستان ایران و اصل نام شهر رامهرمز است و رامز مخفف آن است. اکنون هم عربی زبانهای خوزستان به آن رامز میگویند و فارسی زبانها رومز. ( فرهنگ نظام ). در فرهنگ سروری آمده است : در دفاتر رامهرمز را رامز می نویسند و یاقوت گوید: که رامز در تداول عامه اختصاری است از رامهرمز. رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 62 و یشتها ج 1 ص 41 و ترجمه سفرنامه ابن بطوطه چ 1337 تهران ص 180 و 181 و نزهةالقلوب چ اروپا ج 3 ص 111 و نیز رجوع به رامهرمز شود.

فرهنگ فارسی

رام اردشیر هرمز . یا رام هرمز اردشیر. رامهرمز . نام شهری است در خوزستان ایران و اصل نام شهر رامهرمز است و مخفف آنست .

پیشنهاد کاربران

پسر خوشبخت، سپید راه، خوش اقبال

از نامهایی اصیل ایرانی
رامز یعنی رموز فهم
رامز از رمز و کلید موفقیت گرفته شده.
از رمز گرفته شده به معنی پنهان

بپرس