رامجرد


معنی انگلیسی:
ramjerd

لغت نامه دهخدا

رامجرد. [ ج ِ ] ( اِخ ) قریه ای است از قراء فارس که عبداﷲبن معمر در جنگ با عبداﷲبن عامر در آنجا کشته شده و در یکی از باغهای آن بخاک سپرده شده است. ( از معجم البلدان ج 4 ).

رامجرد. [ ج ِ ] ( اِخ ) بلوک رامجرد واقع در جنوب بلوک ماین از رودخانه کام فیروز مشروب میگردد. رود مزبور پس از خروج از این بلوک باسم رودخانه کر نامیده شده و دارای سد آبیاری میباشد. جمعیت آن 14000 تن و مرکزش باسم جاشیان و قصباتش آباده اویخان ، اسفدران جنگی ، جهان آباد، درود، رازنخان ، رزاره ، جزآباد و غیره است. ( از جغرافیای غرب ایران ص 108 ). مؤلف فارسنامه ناصری گوید: در اصل رام گرد است یعنی شهر شاد و خرم یا شهر خدای بزرگ یا شهر فرشته ، برای اینکه رام بمعنی شاد و خرم و خدای بزرگ و نام فرشته نیز باشد و گرد بمعنی شهر است. از مناطق سردسیر فارس در جانب شمال شیراز است ، درازای آن از قریه حسن آباد تا قریه پیروان هشت فرسنگ و پهنای آن از اسفندران تا نگارستان چهار فرسنگ میباشد. این منطقه محدود است از جانب مشرق ببلوک مرودشت و از شمال به بلوک مائین و ابرج و ازمغرب ببلوک کام فیروز و بیضا و از سمت جنوب بحومه شیراز. هوای این بلوک از سردی مایل باعتدال ، کشت و زرعش گندم و جو دیمی و فاریابی و برنج و پنبه و کنجد میباشد. آبش از رودخانه کام فیروز است که چون ازین بلوک بگذرد آنرا کر گویند. در زمان قدیم در جانب سرگاه این بندی بر این رودخانه بسته بودند بعد از خرابی آن امیر جلال الدین اتابک چاولی که از امرای دولت سلطان الب ارسلان سلجوقی است در حدود سال پانصدواند این بندرا تعمیر لایق کرد و در زمان سلاطین آل مظفر دوباره تعمیر گردید و در زمان سلاطین صفویه باز این بند را مرمت کردند و اکنون شالوده و بنیان آن باقیست و دیوارهایش افتاده و بنیانش بیفایده مانده است و ضابط این ملوک هرساله وجهی از ملاک و چندین هزار عمله از رعایای رامجرد گرفته در اول بهار رودخانه را بپایه های چوبی که آنها را خرپایه گویند در نهر اعظم و از نهر اعظم بجدولهای دهات قسمت کند و در بیشتر سالها در فصل تابستان و گاهی در میان بهار این خرپایه ها از بی استحکامی یا تقلب مباشر شکسته آب از نهر اعظم بریده تمام محصول شتوی و صیفی این بلوک ضایع گردد و باین سبب در این بلوک بساتین نباشد و قصبه و ضابطنشین این بلوک گاهی قریه زرگران و گاهی قریه آباده رامجرد و بعد چشنیان بوده است که در چهار فرسنگی شمال شیراز است و این بلوک مشتمل بر سی وهفت ده آباد است. ( از فارسنامه ٔناصری ). و رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 و فارسنامه ابن البلخی ص 126 و 128 و 151 و تاریخ سیستان ص 230 و نزهة القلوب ج 3 ص 120 و 123 و 124 و 219 شود.

فرهنگ فارسی

یکی از دهستانهای بخش اردکان شهرستان شیراز .از شمال بدهستانهای ابرج و کامفیروزاز مشرق بدهستان مرودشت از مغرب بدهستان بیضا و از جنوب بدهستان حومه زرقان محدود است .این دهستان در جنوب شرقی بخش واقع و هوای آن معتدل است . آب مشروب و زراعتی آن از رود کر و رودخانه مائین و قنوات و چشمه سارهای متعدد تامین میگردد . محصولات : غلات برنج چغندرقند لبنیات شغل اهالی زراعت و گله داری صنعت دستی قالی بافی است و آن از ۴۶ آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته قریب ۶٠٠٠ تن سکنه دارد.
بلوک رامجرد واقع در جنوب بلوک ماین از رودخانه کام فیروز مشروب می گردد .

دانشنامه عمومی

شهر رامْجـِرد مرکز بخش درودزن شهرستان مرودشت در استان فارس ایران می باشد.
نام سابق رامجرد، کوشکک ( مرودشت ) بود که با ارتقا به شهر به رامجرد تغییر نام داد. https://rc. majlis. ir/fa/law/show/135286
عنوان رامگرد در اصل به معنای شهر شاد و خرم، شهر خدای بزرگ یا شهر فرشته بوده است. ( رام به معنای شاد و خرم، خدای بزرگ، فرشته بوده و گرد به معنای شهر بوده است ) [ ۲]
رامجرد میتواند رمگرد باشد رم در پارسی پهلوی و همچنین پارسی دری بسیار امده و به معنی قبیله و ایل است و اسطخری گفته است فارس بیشتر از صد رم داشت و نزدیک به چهل تای انها را یاد کرده اند رم کاریان و رم جیلویه و رم دیوان
شهر رامجرد مرکز بخش درودزن بزرگترین بخش پرجمعیت استان فارس می باشد. [ ۳]
لیست ۱۰ بخش پرجمعیت استان فارس که در آینده شهرستان خواهند شد.
هم اکنون جمعیت بخش درودزن از ۴ شهرستان زیر بیشتر است
عکس رامجرد

رامجرد (سیرجان). رامجرد یک روستا در ایران است که در بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع شده است. [ ۱]
عکس رامجرد (سیرجان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

از مفاخر و مشاهیر رامجرد، ناصرالدین بجه ای شیرازی از شاعران خوش ذوق شیراز در قرن هشتم هجری و معاصر با سعدی است. وی اهل روستای بجه از توابع رامجرد است. وی ساکن شیراز بوده و غزل را نیکو می سروده است. متاسفانه تعداد کمی از اشعار او موجود است. ( تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی ص ۱۷۶ )
وجه تسمیه ای رامجرد ، زیبا و برازنده مردمان نجیب
این سرزمین همیشه سرسبز و سربلند است
اگرمقدور است لطف بفرمایید مطالب جدید تری همراه با تصاویر از رامگرد اضافه بفرمایید

بپرس