رام نشده


معنی انگلیسی:
unbroken

مترادف ها

wild (صفت)
وحشی، خود رو، سبع، طوفانی، غیر اهلی، رام نشده، جنگلی، شیفته و دیوانه

savage (صفت)
وحشی، سبع، غیر اهلی، رام نشده

undaunted (صفت)
وحشی، بی باک، رام نشده، بی واهمه

haggard (صفت)
نحیف، دارای چشمان فرو رفته، رام نشده

unbroken (صفت)
رام نشده، سوقان گیری نشده، ناشکسته

unbacked (صفت)
رام نشده، بی حامی، سوقان گیری نشده

فارسی به عربی

متواصل , منهک , وحشی

پیشنهاد کاربران

بپرس