رام زین

لغت نامه دهخدا

رام زین. ( ص مرکب ) مقابل بدزین ( در صفت اسب ). ( یاداشت مؤلف ). اسبی که هنگام زین گذاشتن و سوار شدن رام و نرم است :
رام زین و خوش عنان و کش خرام و تیزگام
شخ نورد و راه جوی و سیل بر و کوهکن.
منوچهری.

فرهنگ فارسی

مقابل بدزین . اسبی که هنگام زین گذاشتن و سوار شدن رام و نرم است .

پیشنهاد کاربران

از حسن های اسب بشمار آید و مقابل بد زین باشد
رام زین و خوش عنان و کش خرام و تیزگام
شخ نورد و راه جوی و سیل بر و کوهکن.
منوچهری دامغانی

بپرس