رافعی نیشابوری

لغت نامه دهخدا

رافعی نیشابوری. [ف ِ ی ِ ن َ ] ( اِخ ) صاحب مجمع الفصحاء او را معاصر غزنویان و عنصری شمرده ولی سعید نفیسی در احوال و اشعار رودکی جلد 3 گوید: هر چند که مؤلف مجمع الفصحاء وی را معاصر محمود غزنوی و حسن میمندی و مداح ایشان دانسته ولی بخطا رفته است و این خطا از آنجاست که در میان اشعار او مدایحی بنام عمید محمود و ابوالوفاء حسن هست و عمید محمود را سلطان محمود غزنوی و ابوالوفاء حسن را ابوالقاسم احمدبن حسن میمندی وزیر او پنداشته است و قطعاً این رافعی در قرن ششم میزیسته چنانکه مؤلف المعجم شعری از معزی آورده و پس از آن شعری از رافعی ، و گوید که این مضمون را از معزی برده است و بدینقرار پس از معزی بوده است چنانکه در یکی از قصاید او نیز ابن الجهمیر آمده که مراد فخرالدوله ابونصر محمدبن محمدبن جهمیر وزیر معروف القائم بامراﷲ درقرن ششم بوده است ، پس دو رافعی نیشابوری بوده اند:
یکی در قرن چهارم از شاعران ملوک طبرستان که شعری از او بدست نیست و دیگری در قرن ششم که پس از معزی آمده است. ( از احوال و اشعار رودکی ج 3 ص 1302 ). بیت زیر در المعجم ص 232 بنام وی آمده است :
معطی نشود مردم ممسک بتعاطی
احور نشود دیده ازرق بتکحل.
و ابیات زیر در مجمع الفصحاء ص 220 ج 1 از او ضبط شده است :
سمنبری که بلب شکر و برخ دیباست
گه عتاب عتابش چو روی او زیباست
به تنگ تنگ لب جانفزای او شکر است
به رزمه رزمه رخ دلربای او دیباست
بگرد عارض ، خطش بدلبری بنشست
بزیر ابرو، چشمش بجادویی برخاست
همه جلال تو بینم سپهر را پس و پیش
همه جمال تو یابم زمانه را چپ و راست
برفته حکم تو چندانکه شرع را روش است
رسیده حکم تو چندانکه ملک را پهناست.
و رجوع به حواشی چهارمقاله چ معین ص 28 و فهرست کتابخانه سپهسالار ج 2 ص 685 و مجمع الفصحاء ص 220 ج 1 و رافعی نشابوری شود.

فرهنگ فارسی

صاحب مجمع الفصحائ او را معاصر غزنویان و عنصری شمرده .

پیشنهاد کاربران

بپرس