راغوته. [ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) پودینه و نعناع. ( فرهنگ نظام ) : رنج سکبا میکشد راغوته بهر روغنش رنج ظلمت خضر بهر چشمه حیوان کشد.احمد اطعمه ( از فرهنگ نظام ).راقوته. رافونه. رجوع به راقوته شود.