[ویکی نور] حسین بن محمد بن مفضل معروف به راغب اصفهانی، در قیاس با شمار آثار و جایگاه علمی و فرهنگی وی در عصر خودش، آگاهیهای کافی از حیات و چند و چون دانش اندوزی اش نداریم.به گمان صفوان عدنان، محقق مفردات، راغب در دروس لغت ابومنصور جبان صاحب کتاب «الشامل» در لغت که ساکن اصفهان و همعصر وی بوده شرکت می جسته است، ابومنصور در یک طبقه قبل از راغب قرار می گیرد.
از اوصاف وی چنین بر می آید که اهل وعظ و تدریس و تألیف و مناظره بوده و نیز صاحب حسن خلق و خلق.در جوانی عصر صاحب بن عباد وزیر مشهور را درک کرده ولی با او مصاحبتی نداشته، امّا با وزیر بعدی، ابوالعباس ضبّی(احمد بن ابراهیم)که جانشین صاحب بن عباد گشته و دوستدار علم و علماء بود، مجالست کرده با او و علماء حاضر در مجلس وی، مباحث علمی داشته است.
با بزرگان علمی و ادبی مانند ابوالقاسم ابن ابی العلاء رفت و آمد نموده، در مجالس آنان شرکت می جسته است، حضور وی در این جمعها، دلالت بر عدم عزلت گزینیش دارد، اما عدم شهرتش بخاطر این است که از حکما محسوب می شده و اهل سنت، نظر مساعدی نسبت به آنها ندارند.گویا خود نیز گمنامی را دوست می داشته و در موارد زیادی از تألیفاتش به عدم مدح خود و پرهیز از پرداختن به اینگونه مسائل، اشاراتی دارد.
بیهقی و شهرزوری دربارۀ راغب می نویسند:از حکماء اسلام بوده و بین شریعت و حکمت جمع نموده و بهرۀ معقول او بیشتر است.«تاریخ حکماء اسلام»،«نزهة الارواح»
خوانساری در روضات الجنات ص 238 او را با القابی اینچنین توصیف می کند: «امام، ادیب حافظ، صاحب لغت، ادبیات، حدیث، شعر و کتابت، اخلاق و حکمت و کلام و علوم اوائل را می داند و او را مورد قبول خاصه و عامه می شمرد.»
در «کشف المحجوب» او را از مشایخ طریقت نیز شمرده است.
از اوصاف وی چنین بر می آید که اهل وعظ و تدریس و تألیف و مناظره بوده و نیز صاحب حسن خلق و خلق.در جوانی عصر صاحب بن عباد وزیر مشهور را درک کرده ولی با او مصاحبتی نداشته، امّا با وزیر بعدی، ابوالعباس ضبّی(احمد بن ابراهیم)که جانشین صاحب بن عباد گشته و دوستدار علم و علماء بود، مجالست کرده با او و علماء حاضر در مجلس وی، مباحث علمی داشته است.
با بزرگان علمی و ادبی مانند ابوالقاسم ابن ابی العلاء رفت و آمد نموده، در مجالس آنان شرکت می جسته است، حضور وی در این جمعها، دلالت بر عدم عزلت گزینیش دارد، اما عدم شهرتش بخاطر این است که از حکما محسوب می شده و اهل سنت، نظر مساعدی نسبت به آنها ندارند.گویا خود نیز گمنامی را دوست می داشته و در موارد زیادی از تألیفاتش به عدم مدح خود و پرهیز از پرداختن به اینگونه مسائل، اشاراتی دارد.
بیهقی و شهرزوری دربارۀ راغب می نویسند:از حکماء اسلام بوده و بین شریعت و حکمت جمع نموده و بهرۀ معقول او بیشتر است.«تاریخ حکماء اسلام»،«نزهة الارواح»
خوانساری در روضات الجنات ص 238 او را با القابی اینچنین توصیف می کند: «امام، ادیب حافظ، صاحب لغت، ادبیات، حدیث، شعر و کتابت، اخلاق و حکمت و کلام و علوم اوائل را می داند و او را مورد قبول خاصه و عامه می شمرد.»
در «کشف المحجوب» او را از مشایخ طریقت نیز شمرده است.
wikinoor: راغب_اصفهانی،_حسین_بن_محمد