راغب اردبیلی

لغت نامه دهخدا

راغب اردبیلی. [ غ ِ ب ِ اَ دَ ] ( اِخ ) اسمش میریوسف و خود سیدی عاشق پیشه بود. گویند در حین وفات معشوق را در بالین یافته این شعر از مطلع خاطرش تافته بعالم بقا شتافته :
ای دل قرار گیر نه وقت طپیدن است
ای دیده خون مبار که هنگام دیدن است
می در قدح کنید حریفان و گل بجیب
رسم عزای ما نه گریبان دریدن است.
( از آتشکده آذر چ بمبئی ص 26 ).

فرهنگ فارسی

اسمش میر یوسف و خود سیدی عاشق پیشه بود . گویند در حین وفات معشوق را در بالین یافته این شعر از مطلع خاطرش تافته به عالم بقا شتافته : ای دل قرار گیر نه وقت طپیدنست ای دیده خون مبار که هنگام دیدن است می در قدح کنید حریفان و گل بجیب رسم عزای ما نه گریبان دردیدن است .

پیشنهاد کاربران

بپرس