" راغ " در سغدی نیز به چمِ " دامنه کوه، دشت " آمده است. ولی به گمانم واژه یِ " راغ" کاربردِ گسترده تری داشته است که یکی از نمودهایِ آن " دامنه کوه، دشت " بوده است و ما باید به دنبالِ آن باشیم.
دنباله یِ سخنان کاربر " وهسودان مرزبان " باید بگویم که دهخدا همین رویکردِ نادرست را پیرامون واژه یِ " جُلگه " نیز داشته است، گویی که هنوز ناهمسانی میانِ " راغ، جلگه " و " بیابان/صحرا" را این آدم نمی داند و نمی داند که واژه یِ جُلگه یا چُلگه از دو بخش " چُل " و پسوندِ " گاه/گه " ساخته شده است که
... [مشاهده متن کامل]
1 - جُل/چُل از واژه یِ اوستایی " چَرتَ :čarəta " که مفعولیِ " چَر : čar " است، برآمده است که نمودی از این واژه را ما در بخشِ نخستِ واژه یِ " چراگاه " نیز داریم.
نیاز به یادآوری است که دگرگونیِ آوایی " رت، رد /ل " در " چَرت/چُل " را در واژگانِ زیر نیز داریم :
وَرد /وُل، گُل
سردار /سالار
پردیس/پالیز
پَرت /پُل ( در اوستایی parəta )
به همین سان " چَرت/چُل " و سپس " جُل " را داریم.
2 - پسوندِ " گاه/گه " که از واژه اوستایی " گاتو" برآمده است.
واژگانی همچون " راغ، جلگه " زمینهایِ سرسبز و درخورِ کشاورزی هستند، نَه " بیابان " .
چنان شد ز لشکر در و دشت و راغ. . . که بر سر نیارست پرید زاغ ( شاهنامه )
زبان کردی و فارسی هم ریشه اند و مورخین و ادیبان معتقدند که در دوران هخامنشیان تفاوت چندانی بین کردی و فارسی هخامنشی نبوده و در این دو زبان بسیاری از وازه ها ریشه مشترک و یکسانی دارند.
در کردی کرمانجی شمال خراسان وازه ای داریم بنام رغ وروت و یا راغ وروت . روت یعنی لخت و عریان و یا سرزمین لخت و بی علف و راغ هم هم معنی روت است و یعنی زمین بی علف یا همان صحرا و بیابان .
... [مشاهده متن کامل]
و حتی این وازه یا اصطلاح در مورد افراد ندار هم بکار می رود مثلا می گویند فلانی رغ وروت است یعنی ندارو بی پول است و جیبش خالیه مانند بیابان عریان ولخت و فاقد علف .
شاید به دریافت وپنداشت ریگ باشد که به لری ریگ را ریغ می گویند.
راغستان:ریگستان.
" باغستان#راغستان. "
ریغ کوب :ریگستان. مانند سنگستان و کوهستان و دشتستان .
وقت بخیر راغ چند معنی میده ، مثل کوه دشت چمن زار، فامیلی خودم راغبانی هست یعنی نگهبان کوه
شوربختانه دهخدا که باید درست باشد نیست راغ به دامنه کوه که برتر از هامون است گفته میشود صحرا یعنی بیابان بی اب و علف
راغ دامنه کوه سرسبز را گویند
راغ : به معنی دشت و دامنه ی کوه ، در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است .
( ( به بالای ایوان او راغ نیست
به پهنای میدان او باغ نیست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص363. )
در عربی از ریشه ی روغ به معنای رفت و میل کرد آمده است
راغ به معنای، ، صحرا - دامنه کوه است.
دشت
- راغ/تیه/ هامون/ بادیه - - - - >بیابان
بیابان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)