راسو سرده ای از پستانداران گوشتخوار و فعال و چالاک کوچک اندام است که بدنی کشیده و باریک و دست و پاهایی کوچک دارد. راسو در خانوادهٔ
راسوئیان قرار دارد. در متون
طب سنتی با نام عربی آن دَلق که خود معرب دَله فارسی است یاد شده است.
راسو، جانوری گوشتخوار و بسیار درنده است. اهمیت این جانور بیشتر به خاطر پوستش می باشد. در بسیاری از کشورها، این جانور وحشی را به وسیلهٔ تله شکار کرده و پرورش می دهند. این جانور شباهت بسیاری به سمورهای بزرگ دارد ولی رنگش تیره تر است.
راسو به نسبت بسیاری از پستانداران دوزیست بیشتر وقت خود را در خشکی می گذراند، با آنکه پاهایش پرده دار نیست ولی شناگری قابل است.
راسوها، موجودات حفرکننده واقعی و نقب زن نیستند، ولی اغلب نقب ها را طولانی تر و وسیع تر کرده و از نقب های خالی سواحل رودخانه ها استفاده می کنند. آن ها معمولاً لانه های خود را در شکاف صخره ها، یا کُنده درخت های توخالی می سازند. لانه محل استراحت و
زاد و ولد راسوها پوشیده از
خزه و پر از علف است.
این جانور برای نخستین بار، در سال ۱۹۲۹ از آمریکا به
انگلستان آورده شد. بعضی ها از مزارع محل پرورششان فرار کرده و در حیات وحش پراکنده شدند. در سال ۱۹۰۰ مسلم شد که بسیاری از آنها در نقاط مختلف به زاد و ولد پرداخته اند.
گردن این جانور کشیده و دمش نسبتاً بلند و پر مو است. گونه های مختلف راسو از ۱۲ تا ۴۵ سانتیمتر درازا دارند.
خز برخی گونه های راسو در زمستان کاملاً سفید می شود. تمام انواع راسوها توانایی خوبی برای بالا رفتن از درخت و کندن زمین دارند. جنس ماده این جانور معمولاً اندازهٔ کوچک تری دارد. طول دم در گونه های مختلف بین ۳۴ تا ۵۲ میلی متر است.
راسوی نر در حدود دو فوت طول و ۳ پوند وزن دارد. راسوی ماده از نظر وزن و طول اندام تقریباً برابر با نصف اندازه های یادشده است.
این جانوران معمولاً از پستانداران کوچک تغذیه می کنند و گاهی مرغ های اهلی و
خرگوشهای پرورشی را نیز شکار می کند. خوراک راسو، همانند خوراک گربه آبی شامل ماهی، بچه اردک و دیگر پرندگان و ماکیان ها است.
راسوها شکارچیانی درنده خو هستند و بعضی اوقات بیش از آنچه را که مورد نیازشان است، صید کرده و می کشند. پرورش دهندگان راسوها، باید دقت کامل مبذول داشته و نگذارند که راسوهایشان فرار کنند؛ زیرا تعداد کمی از این جانوران قادرند، در عرض یک شب خسارات هنگفت و جبران ناپذیری به
مرغداری وارد آورند.