راستی راستی

لغت نامه دهخدا

راستی راستی. ( ق مرکب ) در حقیقت. حقیقةً. فی الواقع. واقعاً. از روی جد.

فرهنگ فارسی

حقیقه واقعا : راستی راستی کارتان تمام شد ? .
در حقیقت . از روی جد

پیشنهاد کاربران

بپرس