گر امید تو رستگاری بود
در آن کوش تا راستکاری بود.
دقیقی.
راست کاری پیشه کرده ست از برای آنکه نیست در قیامت هیچکس جز راستکاران رستگار.
انوری.
چند سالم یتاقداری کردراست بازی و راستکاری کرد.
نظامی.
نیک دانید کانچه می گویم راستکاری و راستی جویم.
نظامی.
اندرین رسته راستکاری کن تا در آن رسته رستگار شوی.
سعدی.
تسدید؛ راستکاری. ( منتهی الارب ). و رجوع به راستکار شود.