راستر

لغت نامه دهخدا

راستر. [ ت َ ] ( ص تفضیلی ) مخفف راست تر. مستقیم تر. مقابل کج تر :
ترا ز اصل تن خویش راستر ره نیست
مکن گذر که نهاده ست پیش وهم حصار.
ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 179 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - واقع در سمت راست آنکه در راست بود : [[ آنکه از سوی راست اوست هندوان دارند و آنکه از سمت چپ اوست ترکان دارند و دیگر خزریان دارند و آنکه از راستر بربریان دارند ]] . ۲ - صحیح تر درست تر .

فرهنگ عمید

صحیح تر، درست تر.

پیشنهاد کاربران

بپرس