( راست پا آمدن ) راست پا آمدن. [ م َ دَ ] ( مص مرکب ) از جای بجای آمدن بی تأخیر. ( ارمغان آصفی ). از جای بجای آمدن بی تأخیر در راه. ( آنندراج ) : در چمن میرفت ذکر قامت دلدار ما سرو دامن برزد و آمد ببستان راست پا.
کمال خجندی ( از ارمغان آصفی ).
فرهنگ فارسی
( راست پا آمدن ) از جای بجای آمدن بی تائ خیر کمال خجندی و ارمغان .