راست و ریس
/rAstoris/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
. . . را ست و ریست کردن ( set and reset ( :منظور تنظیم کردن و برگرداندن به حالت قبل
سر و سامان دادن اوضاع
مرتب کردن کردن اوضاع
مرتب کردن کردن اوضاع
یا راست و ریست در تداول عامه موانع