راست روی. [ رَ ] ( حامص مرکب ) مقابل کجروی. راه راست و مستقیم رفتن : تیرخدنگ شاه به کلک تو داد شغل تا راستی و راست روی گیرد از خدنگ.سوزنی.و رجوع به راست رفتن و راست رو ( راسترو ) شود.