نداریم بر پرده کج بسیچ
بجز راست بازی ندانیم هیچ.
نظامی.
چند سالم یتاقداری کردراست بازی و راستکاری کرد.
نظامی.
بسی کردند مردان چاره سازی ندیدند از یکی زن راست بازی.
نظامی.
|| عمل کردن براستی. کار کردن دور از کجی و انحراف : تا کج نبود کمان غازی
از تیر مجوی راست بازی.
نظامی.