راس ریواس

لغت نامه دهخدا

راس ریواس. ( اِ مرکب ، اتباع ) از الفاظ مترادف است نظیر تورت مرت و خردمرد. ( از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 7 ). اشیاء کوچک و جزئی. مقدار نامعین و اندک. ( از فرهنگ اشتینگاس ص 563 ). در فرهنگهای دیگر چنین ماده ای دیده نشد.

فرهنگ فارسی

از الفاظ مترادف است نظیر تورت مرت و خرد مرد . اشیائ کوچک و جزئی .

پیشنهاد کاربران

بپرس