رازی شوشتری

لغت نامه دهخدا

رازی شوشتری. [ ی ِ ت َ ] ( اِخ ) از آن شهر تا غایت شاعری بهتر ازاو پیدا نشده طبعش به غزل راغب بود و بدین واسطه به احکام و اکابر مصاحبت مینمود. این ابیات از اوست :
سوختم از غم و هیچت نظری با ما نیست
آه ازین درد که مردیم و ترا پروا نیست
چند چند این همه هنگامه بخون ریختنم
گر تو سر میطلبی حاجت این غوغا نیست
آنقدر زار بگریم که چو یعقوب شوم
ای عزیزان چکنم یوسف من پیدا نیست
ای مصور تو به آن صورت با معنی بین
صورت حسن اگرت هست ولی گویا نیست
رازی امروز غنیمت شمر و باده بنوش
کاین چنین عیش که امروزبود فردا نیست.
وی در سال 938 هَ. ق. در شیراز فوت شد. ( تحفه سامی ).

فرهنگ فارسی

از آن شهر تا غایت شاعری بهتر از او پیدا نشده طبعش بغزل راغب بود و بدین واسطه باحکام و اکابر مصاحبت مینمود .

پیشنهاد کاربران

بپرس