رادیوگرافی

/rAdiyogerAfi/

برابر پارسی: پرتونگاری

معنی انگلیسی:
radiography

لغت نامه دهخدا

رادیوگرافی. [ ی ُ گ ِ ] ( فرانسوی ، اِ مرکب ) عمل عکس برداری با اشعه مجهول.

فرهنگ فارسی

پرتوگرافی، عکاسی باریون ایکس ازاعضای بدن
( اسم ) پرتو نگاری

فرهنگ معین

( ~. گِ ) [ فر. ] (اِمر. ) شیوة بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پرده های حساس ، پرتونگاری (فره ).

فرهنگ عمید

عکس برداری از اعضای بدن به وسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری، پرتونگاری.

دانشنامه آزاد فارسی

مترادف ها

skiagraphy (اسم)
پرتونگاری، عکس برداری از سایه، رادیو گرافی

پیشنهاد کاربران

امواج نفس انسان است. امواج یاخته های سلولی بدن وجسم.
کلیشه، عکس
رادیو گرافی = ایکس برداری - اِکس برداری
برگرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکتر نادر نوری - 1395

بپرس