رادبو

لغت نامه دهخدا

رادبو. ( اِ مرکب ) رادبوی. چوب عود. ( برهان ). عود را گویند و آن را دارابو نیز خوانند که صحیح تر است و قلب کرده اند. ( انجمن آرا ). رجوع به داربوی شود.

فرهنگ معین

(اِمر. ) داربوی ، عود.

فرهنگ عمید

= داربو

پیشنهاد کاربران

بپرس