راخر تاب

لغت نامه دهخدا

راخرتاب. [ خ ُ ] ( اِخ ) شهرکی است خرم و با آبهای روان بنزدیکی دریای کبودان. ( حدود العالم چ تهران ص 93 ).

فرهنگ فارسی

شهر کیست خرم و با آبهای روان نزدیکی دریای کبودان .

پیشنهاد کاربران

بپرس