راتق

لغت نامه دهخدا

راتق. [ ت ِ ] ( ع ص ) بمعنی بسته کننده. اسم فاعل از رتق که بمعنی بستن است. ( غیاث ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کسی که رخنه ای را سد کند . ۲ - آنکه بند و بست کاری را در دست دارد کاربند : [[ او راتق و فاتق امور است ]] .

فرهنگ معین

(تِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - کسی که پارگی را درست کند. ۲ - عالِم به انجام کار.

فرهنگ عمید

آن که ادارۀ کاری به دست اوست.

پیشنهاد کاربران

بپرس