راب، رابه* = stream
رابی، پُرراب = streamy
راب گر، رابه گر = streamer
رابیدن = to stream
رابِش = streaming
* کمی بیشتر دربارهٔ �راب� و �stream� بدانیم: واژهٔ stream از ریشه ی انگلیسی باستان strēam گرفته شده است که به معنای �جریان آب� یا �رودخانهٔ کوچک� بوده است. امروزه از واژهٔ stream در حوزه ی فناوری اطلاعات و داده های رایانه ای استفاده می شود. این کاربرد، از مفهوم جریان پیوسته ( مانند جریان آب ) الهام گرفته شده است. / در گیلکی ما واژهٔ �رابه، راب� را داریم که به معنای �جریانِ آب یا مایع� است. می توانیم به کمک این واژه، امروزه نوواژه ای همتا با stream بسازیم. همچنین می دانیم که فارسی چگونه از اسم، فعل می سازد. پس، از �رابه، راب� فعل �رابیدن� را می سازیم. دیگر مشتق ها نیز به همین ترتیب از �رابیدن� ساخته می شوند، یعنی رابِش، رابی، راب گر، رابَنده، رابیده.
... [مشاهده متن کامل]
-
رابِشِ داده - Data streaming: انتقال پیوسته ی داده ها از یک منبع به مقصد، مانند پخش زنده .
رابِشِ زنده - Live streaming: پخش زنده ی محتوا در اَندَرتور/اینترنت.
پردازشِ رابی - Stream processing: پردازش داده ها به صورت پیوسته و در لحظه.
رابی، پُرراب = streamy
راب گر، رابه گر = streamer
رابیدن = to stream
رابِش = streaming
* کمی بیشتر دربارهٔ �راب� و �stream� بدانیم: واژهٔ stream از ریشه ی انگلیسی باستان strēam گرفته شده است که به معنای �جریان آب� یا �رودخانهٔ کوچک� بوده است. امروزه از واژهٔ stream در حوزه ی فناوری اطلاعات و داده های رایانه ای استفاده می شود. این کاربرد، از مفهوم جریان پیوسته ( مانند جریان آب ) الهام گرفته شده است. / در گیلکی ما واژهٔ �رابه، راب� را داریم که به معنای �جریانِ آب یا مایع� است. می توانیم به کمک این واژه، امروزه نوواژه ای همتا با stream بسازیم. همچنین می دانیم که فارسی چگونه از اسم، فعل می سازد. پس، از �رابه، راب� فعل �رابیدن� را می سازیم. دیگر مشتق ها نیز به همین ترتیب از �رابیدن� ساخته می شوند، یعنی رابِش، رابی، راب گر، رابَنده، رابیده.
... [مشاهده متن کامل]
-
رابِشِ داده - Data streaming: انتقال پیوسته ی داده ها از یک منبع به مقصد، مانند پخش زنده .
رابِشِ زنده - Live streaming: پخش زنده ی محتوا در اَندَرتور/اینترنت.
پردازشِ رابی - Stream processing: پردازش داده ها به صورت پیوسته و در لحظه.