رابه
لغت نامه دهخدا
رابة. [ راب ْ ب َ ] ( ع اِ ) زن پدر. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
رابه. [ ب َ ] ( اِخ ) نهری است در لهستان در ناحیه گالیسی که از شمال کوههای کارپات سرچشمه میگیرد و بسوی شمال شرقی جریان می یابد و بعد از طی مجرایی بطول 130 هزارگز ( 130 کیلومتر ) برودخانه ویستول میریزد. ( ازقاموس الاعلام ترکی ).
رابه. [ ب َ ] ( اِخ ) خرابه ای است در سوریه در ایالت بلقای و در 75هزارگزی شمال شرقی قدس. در زمانهای گذشته مرکز معابی ها بود و به رباط معاب شهرت داشت در دوره رومیان تعمیر شد و به «آکروپلیس » موسوم گردید پاره ای از ستونهای آن باقی است. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
رابه. [ راب ْ ب َ ] ( اِخ ) قصبه ای است در سودان ( نوبه ) در ساحل چپ نیجری و در 125هزارگزی بیده. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
فرهنگ فارسی
خرابه ایست در سوریه در ایالت بلقای
فرهنگ معین
دانشنامه عمومی
رابه (شهرستان بیشچاد). رابه ( به لهستانی: Rabe ) یک روستا در لهستان است که در گمینا چارنا ( شهرستان بیشچاد ) واقع شده است. [ ۱]



wiki: رابه (شهرستان بیشچاد)
رابه (شهرستان لسکو). رابه ( به لهستانی: Rabe ) یک منطقهٔ مسکونی در لهستان است که در گمینا بالیگرود واقع شده است. [ ۱] رابه ۳۳۳ نفر جمعیت دارد.

wiki: رابه (شهرستان لسکو)
رابه (نووی کنژواتس). رابه ( به صربی: Rabe ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است که در Novi Kneževac Municipality واقع شده است. [ ۱] رابه ۱۳۵ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: رابه (نووی کنژواتس)
پیشنهاد کاربران
راب، رابه* = stream
رابی، پُرراب = streamy
راب گر، رابه گر = streamer
رابیدن = to stream
رابِش = streaming
* کمی بیشتر دربارهٔ �راب� و �stream� بدانیم: واژهٔ stream از ریشه ی انگلیسی باستان strēam گرفته شده است که به معنای �جریان آب� یا �رودخانهٔ کوچک� بوده است. امروزه از واژهٔ stream در حوزه ی فناوری اطلاعات و داده های رایانه ای استفاده می شود. این کاربرد، از مفهوم جریان پیوسته ( مانند جریان آب ) الهام گرفته شده است. / در گیلکی ما واژهٔ �رابه، راب� را داریم که به معنای �جریانِ آب یا مایع� است. می توانیم به کمک این واژه، امروزه نوواژه ای همتا با stream بسازیم. همچنین می دانیم که فارسی چگونه از اسم، فعل می سازد. پس، از �رابه، راب� فعل �رابیدن� را می سازیم. دیگر مشتق ها نیز به همین ترتیب از �رابیدن� ساخته می شوند، یعنی رابِش، رابی، راب گر، رابَنده، رابیده.
... [مشاهده متن کامل]
-
رابِشِ داده - Data streaming: انتقال پیوسته ی داده ها از یک منبع به مقصد، مانند پخش زنده .
رابِشِ زنده - Live streaming: پخش زنده ی محتوا در اَندَرتور/اینترنت.
پردازشِ رابی - Stream processing: پردازش داده ها به صورت پیوسته و در لحظه.
رابی، پُرراب = streamy
راب گر، رابه گر = streamer
رابیدن = to stream
رابِش = streaming
* کمی بیشتر دربارهٔ �راب� و �stream� بدانیم: واژهٔ stream از ریشه ی انگلیسی باستان strēam گرفته شده است که به معنای �جریان آب� یا �رودخانهٔ کوچک� بوده است. امروزه از واژهٔ stream در حوزه ی فناوری اطلاعات و داده های رایانه ای استفاده می شود. این کاربرد، از مفهوم جریان پیوسته ( مانند جریان آب ) الهام گرفته شده است. / در گیلکی ما واژهٔ �رابه، راب� را داریم که به معنای �جریانِ آب یا مایع� است. می توانیم به کمک این واژه، امروزه نوواژه ای همتا با stream بسازیم. همچنین می دانیم که فارسی چگونه از اسم، فعل می سازد. پس، از �رابه، راب� فعل �رابیدن� را می سازیم. دیگر مشتق ها نیز به همین ترتیب از �رابیدن� ساخته می شوند، یعنی رابِش، رابی، راب گر، رابَنده، رابیده.
... [مشاهده متن کامل]
-
رابِشِ داده - Data streaming: انتقال پیوسته ی داده ها از یک منبع به مقصد، مانند پخش زنده .
رابِشِ زنده - Live streaming: پخش زنده ی محتوا در اَندَرتور/اینترنت.
پردازشِ رابی - Stream processing: پردازش داده ها به صورت پیوسته و در لحظه.