راب استارک ( انگلیسی: Robb Stark ) شخصیتی ساختگی از سری رمان های تخیلی ترانه یخ و آتش و اقتباس تلویزیونی آن است. وی بزرگترین پسر ادارد استارک و کتلین تالی، و وارث وینترفل و شمال است. در پی زندانی شدن پدرش به دلیل خیانت، او پرچمدارانش را فراخواند و با سپاهی به سمت جنوب پیش رفت، تا هم پیمانانش در ریورران ( Riverrun ) ، را کمک کند و پدرش را آزاد سازد. پس از اعدام پدرش، از سوی پیروانش پادشاه شمال ( King in the North ) نام گرفت. او از جانب پیروان و دشمنانش گرگ جوان نیز خطاب می شد.
... [مشاهده متن کامل]
در سریال تلویزیونی، این نقش را ریچارد مدن به عهده دارد.
ظاهر راب با هیکلی بلند، چشمانی آبی و موی قرمز - قهوه ای پُرپُشت، به نیمهٔ تالی اش کشیده است. او مُوَقر و فِرز است.
در آغاز مجموعه، او پسری چهارده ساله است.
راب با احساسی شدید به شرافت و عدالت، پسر خلف پدرش است. او دلبستگی پدرش به شرافت را دارد و معمولاً توسط دایرولفش، گری ویند ( Grey Wind ) همراهی می شود؛ کسی که او همیشه با خود به نبرد می برد.
راب در ریورران به دنیا آمد، احتمالاً حاصل شب ازدواج ادارد و کتلین است؛ زیرا ادارد فوراً پس از عروسی به جنگ رفت تا در قیام رابرت بجنگد. پس از بازگشت او از جنگ، کتلین، ند را با رابِ نوزاد، خوشآمد گفت؛ و سپس همگی به وینترفل بازگشتند، جایی که ند به عنوان لرد حکمرانی می کرد و راب به عنوان وراث پرورش می یافت.
راب در حین بزرگ شدن در وینترفل روابط خوبی با خواهر و برادرهای جوانترش داشت و رقابتی دوستانه با برادر ناتنی و حرامزاده اش، جان اسنو ( John Snow ) شکل داد، کسی که از نظر ظاهری و شخصیتی متفاوت از راب بود.
راب با ملازم پدرش، تیان گریجوی نیز نزدیک بود، کسی که برای راب به عنوان چیزی چون برادری بزرگتر به حساب می آمد.
... [مشاهده متن کامل]
در سریال تلویزیونی، این نقش را ریچارد مدن به عهده دارد.
ظاهر راب با هیکلی بلند، چشمانی آبی و موی قرمز - قهوه ای پُرپُشت، به نیمهٔ تالی اش کشیده است. او مُوَقر و فِرز است.
در آغاز مجموعه، او پسری چهارده ساله است.
راب با احساسی شدید به شرافت و عدالت، پسر خلف پدرش است. او دلبستگی پدرش به شرافت را دارد و معمولاً توسط دایرولفش، گری ویند ( Grey Wind ) همراهی می شود؛ کسی که او همیشه با خود به نبرد می برد.
راب در ریورران به دنیا آمد، احتمالاً حاصل شب ازدواج ادارد و کتلین است؛ زیرا ادارد فوراً پس از عروسی به جنگ رفت تا در قیام رابرت بجنگد. پس از بازگشت او از جنگ، کتلین، ند را با رابِ نوزاد، خوشآمد گفت؛ و سپس همگی به وینترفل بازگشتند، جایی که ند به عنوان لرد حکمرانی می کرد و راب به عنوان وراث پرورش می یافت.
راب در حین بزرگ شدن در وینترفل روابط خوبی با خواهر و برادرهای جوانترش داشت و رقابتی دوستانه با برادر ناتنی و حرامزاده اش، جان اسنو ( John Snow ) شکل داد، کسی که از نظر ظاهری و شخصیتی متفاوت از راب بود.
راب با ملازم پدرش، تیان گریجوی نیز نزدیک بود، کسی که برای راب به عنوان چیزی چون برادری بزرگتر به حساب می آمد.
مرگ رای استارک توی رویایی که دنریس توی خانه نامیرایان دیده بود و پیش بینی کرده بود