رئی
لغت نامه دهخدا
رئی. [ رُ ئی ی ] ( ع اِ ) منظر یا حسن آن. ( از اقرب الموارد ). || ( ص )زیبا از حیث جمال و روشنی. ( از متن اللغة ). رِئی .
رئی. [ رِ ئی ی ] ( ع ص ) رَئی. زیبا از حیث جمال و روشنی. ( از متن اللغة ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید