[ویکی نور] رؤیة الله جل و علا، ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی شافعی (متوفی 385ق)، از جمله آثار کلامی اسلامی پیرامون موضوع رؤیت خداوند در قیامت است.
«رؤیة الله تبارک و تعالی»، نوشته عبدالرحمن بن عمر بن نحاس (متوفی 416ق) و «ضوء الساری إلی معرفة رؤیة الباری»، شهابالدین ابوشامه مقدسی شافعی (متوفی 665ق)، دو رساله دیگری است که به کتاب ضمیمه شده است.
احمد فرید المزیدی، تحقیق کتاب را به انجام رسانده است.
کتاب اول، مشتمل بر شرح حال مختصر دارقطنی، مقدمه نویسنده و 317 روایت است که با ذکر راویان ارائه شده است. رساله ابن نحاس، مشتمل بر شرح حال وی و 18 روایت است. رساله ابوشامه مقدسی نیز مشتمل بر شرح حال وی، مقدمه نویسنده و هشت فصل است.
کتاب با شرح حال مختصر دارقطنی آغاز شده است. ذکر نسب، تاریخ ولادت، توصیف ابن کثیر از وی، اشاره به تعدادی از آثار و تاریخ وفاتش، مطالبی است که با استناد به «سیر أعلام النبلاء» و «تذکرة الحفاظ»، در یک صفحه مطرح شده است.
مسئله رؤیت خداوند از موضوعات مهم کلامی است که پیرامون آن دو نظریه نفی و اثبات وجود دارد. گروهی دیدن او را در دنیا (بعضی در بیداری و بعضی در خواب و بیداری) و آخرت ممکن و گروهی دیگر چشم را در هر دو دنیا از دیدن او محروم میدانند. گروه دوم چون امکان رؤیت را نـفی مـیکنند، وقوع آن را که مبتنی بر امکان است نیز منتفی میدانند؛ ولی گروه اول که امکان اصل دیدن او را پذیرفتهاند، در وقوع آن به بحث پرداختهاند. مجسّمه که خدا را جسم میدانند، میگویند: رؤیت هم در دنیا واقـع شـده و هم در آخرت برای همه واقع میشود. ولی اشاعره که خدا را از جسم بودن تنزیه میکنند، میگویند: رؤیت در دنیا واقع نشده، ولی در آخرت نه خود رؤیت، یعنی دیده شدن با چشم که مـخصوص اجـسام اسـت، بلکه حاصل آن، یعنی عـلمی کـه در پی دیـدن با چشم پدید میآید و از علم با قوای ادراکی دیگر روشنتر است، فقط برای مؤمنین اتفاق میافتد. آنها میگویند انسان مؤمن در آخـرت خـدا را بـا چشم نمیبیند، ولی برایش همان علم جلیّ و حضوریای کـه بـا دیدن تحقق مییابد حاصل میشود.
«رؤیة الله تبارک و تعالی»، نوشته عبدالرحمن بن عمر بن نحاس (متوفی 416ق) و «ضوء الساری إلی معرفة رؤیة الباری»، شهابالدین ابوشامه مقدسی شافعی (متوفی 665ق)، دو رساله دیگری است که به کتاب ضمیمه شده است.
احمد فرید المزیدی، تحقیق کتاب را به انجام رسانده است.
کتاب اول، مشتمل بر شرح حال مختصر دارقطنی، مقدمه نویسنده و 317 روایت است که با ذکر راویان ارائه شده است. رساله ابن نحاس، مشتمل بر شرح حال وی و 18 روایت است. رساله ابوشامه مقدسی نیز مشتمل بر شرح حال وی، مقدمه نویسنده و هشت فصل است.
کتاب با شرح حال مختصر دارقطنی آغاز شده است. ذکر نسب، تاریخ ولادت، توصیف ابن کثیر از وی، اشاره به تعدادی از آثار و تاریخ وفاتش، مطالبی است که با استناد به «سیر أعلام النبلاء» و «تذکرة الحفاظ»، در یک صفحه مطرح شده است.
مسئله رؤیت خداوند از موضوعات مهم کلامی است که پیرامون آن دو نظریه نفی و اثبات وجود دارد. گروهی دیدن او را در دنیا (بعضی در بیداری و بعضی در خواب و بیداری) و آخرت ممکن و گروهی دیگر چشم را در هر دو دنیا از دیدن او محروم میدانند. گروه دوم چون امکان رؤیت را نـفی مـیکنند، وقوع آن را که مبتنی بر امکان است نیز منتفی میدانند؛ ولی گروه اول که امکان اصل دیدن او را پذیرفتهاند، در وقوع آن به بحث پرداختهاند. مجسّمه که خدا را جسم میدانند، میگویند: رؤیت هم در دنیا واقـع شـده و هم در آخرت برای همه واقع میشود. ولی اشاعره که خدا را از جسم بودن تنزیه میکنند، میگویند: رؤیت در دنیا واقع نشده، ولی در آخرت نه خود رؤیت، یعنی دیده شدن با چشم که مـخصوص اجـسام اسـت، بلکه حاصل آن، یعنی عـلمی کـه در پی دیـدن با چشم پدید میآید و از علم با قوای ادراکی دیگر روشنتر است، فقط برای مؤمنین اتفاق میافتد. آنها میگویند انسان مؤمن در آخـرت خـدا را بـا چشم نمیبیند، ولی برایش همان علم جلیّ و حضوریای کـه بـا دیدن تحقق مییابد حاصل میشود.
wikinoor: رؤیة_الله_جل_و_علا