ذی مسطن
لغت نامه دهخدا
آن حال بتمرین خطابه میپرداخت و گاه این عمل را در مقابل امواج خروشان دریا انجام می داد تابتواند به آواز خویش برضوضاء و غوغاء عامه غالب و فائق آید و گاه خود را بر نوک تیز شمشیری میافکند تا پاره ای حرکات نامنظم تن خویش را اصلاح کند. حساد و دشمنان وی بطنز میگفتند خطابه های ذیمسطن عفونت روغن چراغ دارد و او از روی کمال حق در پاسخ آنان می گفت : لیکن روغن چراغ من بر اموری میتابد که شعاع چراغ شما را در آنها تأثیری نیست. ذیمسطن در دفاع از استقلال وطن خویش مجاهدتی صعب و سخت کرد و بزرگترین خطیب اعصار قدیمه اوست و سبک وی قدوه و امامی است قوت بیان و سادگی و جزالت را.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید