ذی حق
/zihaq/
مترادف ذی حق: خداوند، دارا، صاحب، مالک، حقدار، محق
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
صاحب حق . سزاوار .
صاحب حق، دارای حق
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
راست، صحیح، درست، واقعی، بجا، محقق، ذیحق، درست کار، قائم
حقیقی، ذیحق، قانونی، محق، مشروع، دارای استحقاق
ذینفع، ذیحق
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
حق داشتن، سزاوار کاری بودن ، شایسته بودن
حائز