ذکاءالحس

لغت نامه دهخدا

ذکاءالحس. [ ذَ ئُل ح ِس س ] ( ع اِ مرکب ) صاحب ذخیره گوید: بسیار باشد که سبب خیالها ( در چشم ) صافی طبقه های چشم و تیزی حس بصر باشد... و حس شنیدن و بوئیدن همچنین تیز باشد هم اندر گوش طنین باشد و هم پیوسته بوی چیزی بد بدو میرسد اگرچه ضعیف باشد. و طبیبان این را ذکاءالحس گویند و از شمار بیماریها نباشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس