دیکشنری
مترجم
بپرس
ذؤوج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ذؤوج. [ ذَ ئوج ] ( ع ص ) احمر ذؤوج ؛ سرخی سرخ. سرخ سیر. احمر ذریحیی. احمر قانی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک