ذؤاب

لغت نامه دهخدا

ذؤاب. [ ذُ آب ] ( اِخ ) ابن اسمأبن زیدبن قارب. یکی از شجعان که در یوم الصلحا جنگ میان هوازن و عطفان بدست درید کشته شد. ( عقدالفرید جزء 6 ص 37 ).

ذؤاب. [ ذُ آ ب ] ( اِخ ) ابن ربیعة الاسدی یکی از شجعان عرب قاتل عتیبةبن الحرث بن شهاب الیربوعی. ( عقدالفرید ص 100 و ص 101. و البیان والتبیین جزء ص 16 و ص 19 ).

ذواب. [ ذَوْ وا ] ( اِخ ) صحابی است.

پیشنهاد کاربران

بپرس