ذوهاش
لغت نامه دهخدا
فأیقنت أن ذاهاش منیتها.
و زهیر گوید :
عفا من آل فاطمة الجواءُ
فیمن فالقوادم فالحاءُ
فذوهاش فمیث عریتنات
عفتها الریح بعدک و السماء.
ذوهاش. ( اِخ ) ( روضة ذی هاش ) موضعی است. عیاض بن نصر هری گوید :
بروضة ذی هاش ترکنا قتیلهم
علیه ضباع عُکِف ُ و نسور.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید