ذوقمردگی: [ اصطلاح در تداول عامه ] سرخوشی، فرخوشی
( ( آیه پاها جمع توی شکم کجکی نشسته بود توی راحتی و با برگ های نخل مرداب گوشه ی اتاق ور می رفت . "خلاصه که مرجان از خوش به حالی و ذوقمردگی انگاری توی آسمانهاست " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 134. ) )
( ( آیه پاها جمع توی شکم کجکی نشسته بود توی راحتی و با برگ های نخل مرداب گوشه ی اتاق ور می رفت . "خلاصه که مرجان از خوش به حالی و ذوقمردگی انگاری توی آسمانهاست " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 134. ) )