ذوق کردن


برابر پارسی: شادی کردن

معنی انگلیسی:
crow, rejoice

لغت نامه دهخدا

ذوق کردن. [ ذَ /ذُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام. سخت شادمانی نمودن. اظهار سرور و انبساط بسیار کردن :
گر چه کردم ذوقها از آشنائیهای او
انتقام از من کشید آخر جدائیهای او.
وحشی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اظهار بشاشت کردن نشاط نمودن .

پیشنهاد کاربران

ذوق ذوقولدور نبض مانندی میزند ( ( ( وقتی ذوق زده میشوی هیجان زده میشوی احتمال اینکه نبضت تند تر بزنه هست و یا وقتی جایی از بدنت مشکلی دلره در آن محل احساس میکنی نبض میزند ) ) )
و کاملا دری هست
تو ذوقی
ذوق کردن : [عامیانه، اصطلاح] خوش حال شدن، شاد شدن.

بپرس