ذوذنقه

مترادف ها

trapezium (اسم)
ذوذنقه، چهار ضلعی غیر منظم، چهار پهلو، شبیه ذوذنقه

پیشنهاد کاربران

زبان های آریائی هندی و اروپائی هندی همان سنسکریت است که آریایی هندی اصل در خراسان بزرگ یا سرزمین آریانا که ازعراق عجم یعنی مرز خوزستان تا دهلی است که افغانستان و خراسان ایران را سرزمین آریانا یتا خورآسان نام نهاده اند و آخر نام افغانستان یا آریانا و یاخراسان است و فواره چون به اوج برسد سرنگون میشود و این همه ایدئو لوژی همه بعد اوج ترقی و خشونت خود از بین رفته اند در کودکی من قبیله ای از چشم بادامی های شرقی و عده ای هم در آمریکا دسته جمعی خود کشی کرده بودند که این رسم در بین پستانداران غول پیکر دریایی هم در کناره های کشور شیلی وجود دارد اول فکر میکردند موج آب این نهنگان را بساحل زده است بعد دیدند عمدا خودشان خودکشی میکنند آمارشان زیاد بود ولی اکنون سی سال است اخباری از خود کشی نهنگ ها چیزی منتشر نشده پس مصداق همان است. . . .
...
[مشاهده متن کامل]

فواره چون بلند شود سرنگون شود. . .

فکر کنم ذی ذنقه یا ذی زنخه بوده چون دارای زنخدان است واگر بر ضلع بزرگ ضلع کوچک را آویزان کنیم یک ذوذنقه افقی به شکل چانه یا زنخدان بقول خانم آرزو داریم و ذو نیست یعنی دو چانه ذی محسوب میشود داری چانه مانند ذی نفوس ذی قیمت ذی شخصیت
دو زنخ: دو چانه. دارنده ی دو چانه

بپرس