ذودلال

لغت نامه دهخدا

ذودلال. [ دَ ] ( ع ص مرکب ) خداوند ناز :
با وجود زال ناید انحلال
در شبیکه و در برت آن ذودلال.
مولوی.

پیشنهاد کاربران

صاحب شیوه، عشوه، غمزه، غنج، کرشمه، ناز، اخمناز، نازوادا

بپرس