ذوبذم

لغت نامه دهخدا

ذوبذم. [ ب ُ ] ( ع ص مرکب ) ثوب ذوبذم ؛ کثیرالغزل. صفیق. || رجل ذوبذم ؛ سمین. فربه.

پیشنهاد کاربران

بپرس