ذوبحار

لغت نامه دهخدا

ذوبحار. [ ب ِ / ب ُ ] ( اِخ ) کوهی یا زمینی است نرم و گرداگرد آن کوههاست.

ذوبحار. [ ] ( اِخ )جایگاهی است به نجد. و هم موضعی است نزدیک شعب جبلة. و یکی از جنگهای مدهش ومعروف عرب بدانجا بود و یوم ذوبحار مشهور است. و این جنگ موسوم بحرب داحس و غبرا بین بنی عبس و بنی عامر و بنی ذبیان بوده است. و جبله ، تلی است میان شریف و شرف. و شریف نام آبی است بنونمیر را و شرف نام آبی بنو کلاب را. || و نیز، ذوبحار وادیی باشد درشرقی نیرّ. و نیّر کوهی است به نجد و سوی شرقی این کوه از قبیله غنی و غربی آن از قبیله غاضره است.

پیشنهاد کاربران

بپرس