ذوالمعنیین
لغت نامه دهخدا
طلب کرده خوبان چین و چگل
چو سعدی وفا از بت سنگدل
مراد از بت سنگدل معشوقه و بت است. ایضاً:
شنیدم که جشنی ملوکانه ساخت
چو چنگ اندر آن بزم خلقی نواخت.
از نواختن دو معنی اراده شده یکی نسبت بچنگ و دیگری نسبت بخلق که پذیرائی باشد. ایضاً:
آن سیل که دوش تا کمر بود
امشب بگذشت خواهد از دوش.
و چنانکه در این بیت تازی :
تلک ماذیة و مالذباب الصّیَ
َف و السیف عندها من نصیب.
ذباب دو معنی دارد یکی مگس و دیگری کنار شمشیر و مراد از ماذیه زره است میگوید مگس که ذباب صیف است و کنار شمشیر که ذباب سیف است طمعی و نصیبی از آن زره ندارند و از این قبیل است بیت ظهیر فاریابی :
زلف بجادوئی ببرد هر کجا دلیست
و آنگه بچشم و ابروی نامهربان دهد
هندو ندیده ام که چو ترکان جنگجوی
هرچ آیدش بدست بتیر و کمان دهد.
از لفظ «دهد» دو معنی اراده شده نسبت بزلف سپردن و نسبت به ترکان خرید و فروش کردن و همچنین است تیر و کمان. ( هنجار گفتار ص 245 و 246 ) و صاحب آنندراج گوید: آوردن لفظ مشترک المعنیین است در کلام ، آن هر دومعنی حقیقی بود یا یکی حقیقی و دوم مجازی و مراد متکلم هر دو معنی باشد. فاضل فراهانی در شرح انوری نوشته قاعده آن است که در عبارت محتمل المعنیین اراده نماید و مراد از اراده کلا المعینین است که هر دو معنی مخطور خاطر و منظور باشد مثال هر دو معنی حقیقی از الفاظ تازی سید علی مهری مشهدی گوید:
آن خال عنبرین که نگارم برو زده
دل می برد ازآنکه بوجه نکو زده.
از لفظ وجه هر دو معنی مراد شاعر است. مثال دو معنی حقیقی از لفظ پارسی قزل باشخان امید گوید:
ای گل از این زیاده سخن بشنوی چرا
یکحرف هم بیار هزاران شنیده رو.
اهلی شیرازی :
به تلخی کوه کن می مرد و میگفت
الهی جان شیرین را بقا ده.
مخلص کاشی :
کرد بی جا دلم از خاطر جانانه جدا
دست مشاطه الهی شود از شانه جدا.
صفای صفاهانی :
شانه مشاطه را باید شکست
او پریشانی بزلف یار بست.
شانه دو معنی دارد و هر دو مدعای شاعر است و این که بزرگی در شعر مخلص کاشی صنعت ایهام فهمیده تسامح ورزیده زیرا که در ایهام مقصود بودن هر دو معنی مشروط نیست بلکه یک معنی باید مراد باشد و در این جا هر دو معنی منظور است زیرا چه جدائی شانه از دست مشاطه و دست او از شانه هر دو می خواهد. لفظ شانه در این بیت حضرت میرخسرو:بیشتر بخوانید ...
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید