ذوالمجدین
لغت نامه دهخدا
ذوالمجدین. [ ذُل ْ م َ ] ( اِخ ) علی بن موسی بن اسحاق بن الحسین بن اسحاق بن موسی بن جعفربن محمدبن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب. علیهم السلام. مکنی به ابی القاسم و ملقب به ذوالمجدین نقیب الطالبیین بمرو. [ السید الشریف... ]. ( معجم الادباء یاقوت ج 5 ص 127 ) رجوع به علی... شود. و علی بن الحسین الباخرزی راست در مدیح او:
حیالک من تحت ذیل الحبی
شعاع کحاشیة المشرفی
یقول فیها
و سقت الرکائب حتی أنخن
بسبط الانامل سبط النبی
علی بن موسی مواسی العفاة
ابی القاسم السید الموسوی
و منها
نماه الفخار الی جدّه
علی ففاز بجدعلی
ولا یتأشب عیص السری
اذا هو لم یکن ابن السری
ابا قاسم یا قسیم السخاء
اذا جف ضرع الغمام الحبی
و فدت الیک مع الوافدین
و فودالبشارة غب النعی
و زارک منی سمّی کنّی
فراع حقوق السمی الکنی
فهذی القصیدة بکراً تصل
علی نحرها حصیات الحلی
جعلت هواک جهازاً لها
فجاء تک مائسة کالهدی
سحرت بها السن السامرین
و لم اترک السحر للسامری
و لما نشرت أفاویقها
طوی الناس دیباجة البحتری.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید