ذوالغصن

لغت نامه دهخدا

ذوالغصن. [ ذُل ْ غ ُ ] ( اِخ ) یاقوت در معجم البلدان گوید: زبیر گفته است که روضه ذی الغصن بنواحی مدینه است و در کتاب العقیق ذکر آن آمده است. کثیر گوید:
لعزّة من أیّام ذی الغصن هاجنی
بضاحی قرارالرّوضتین رسوم ٌ.
و ابن الأثیر در المرصّع آرد: وادئی است بنزدیکی مدینة و سیول حرّة بدانجا سرازیر شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس