ذوالرمحین

لغت نامه دهخدا

ذوالرمحین. [ ذُرْ رُ ح َ ] ( اِخ ) لقب ابوزمعة جد عمربن ابی ربیعه مخزومی است و گویند برای درازی بالای وی این لقب بدو داده اند و برخی گفته اند ازآنروی که در یوم عکاظ با دو نیزه و دو دست جنگ کرد.قاله الکلبی. ( نقل از حاشیه المرصع خطّی پراغلاط ).

ذوالرمحین. [ ذُرْ رُ ح َ ] ( اِخ ) لقب عبداﷲ یکی از اشراف اولاد احزم بن ذهل. و صاحب تاج العروس در ماده حزم گوید: و احزم بن ذهل فی نسب سامةبن لؤی ، من نسله عبادبن منصور قاضی البصرة و عبداﷲ ذوالرمحین احدالأشراف و هو عبداﷲبن نعام. و فی التبصیر، عبداﷲبن ذی الرمحین.

ذوالرمحین. [ ذُرْ رُ ح َ ] ( اِخ ) لقب عمروبن المغیرة. از آنروی که هر دو پای باریک و دراز داشت.

ذوالرمحین. [ ذُرْ رُ ح َ ] ( اِخ ) لقب عوف بن ربیع و لقب دیگر او ذوالخمار است. رجوع به ذوالخمار عوف شود.

ذوالرمحین. [ ذُرْ رُ ح َ ] ( اِخ ) لقب مالک بن ربیعةبن عمروبن عامر که با دو نیزه و دو دست مبارزت می کرد. قاله الکلبی. ( از حاشیه المرصع خطی پرغلط ).

ذوالرمحین. [ ذُرْ رُ ح َ ] ( اِخ ) لقب هاشم بن المغیرةبن عبداﷲبن عمربن مخزوم المخزومی و دختر او مسماة به حنتمة مادر عمربن الخطاب رضی اﷲ عنه است. و منه حدیث ابی العاص ان ابن حنتمة بعجت له الدنیا معاها. ( از تاج العروس ). و در عقدالفرید هم نام این هاشم ابی المغیرة ذوالرمحین آمده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس