ذوات الاجساد. [ ذَ تُل ْ اَ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) نزد منجمان بروج ذوات الاجساد چهار برج آخر فصول است که هر برجی از آن در آخر یک فصل از فصول اربعة است ، یعنی ماه جوزا برای بهار و سنبله برای تابستان و قوس برای خریف و حوت برای زمستان و این چهار برج را بروج مجسدّة نیز گویند. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه در فصل القول علی ما کانت العرب تستعمله فی الجاهلیة. گوید: وحکی عن الکلدانیین انهم جعلوا مبادئها [ ای مبادی الفصول الاربعة ] من بعد الاعتدالین و الانقلابین ثمانیة اجزاء و احسب أن ذلک لتأخّر حساباتهم فی الزیجات المنسوبة الیهم عمّا اوجبه امتحان الیونانیین و زیجاتهم و انه انما فرض هذا المقدار ثمانی درج لاجل انهم کانوا یرون هذا التفاوت من جهة حرکةالفلک مقبلا و مدبراً و غایتها ثمانی درج و اﷲ اعلم بمغزاهم و بیان هذه الحرکة فی زیج الصفائح لابی جعفر الخازن و کتاب حرکات الشمس لأبراهیم بن سنان علی الوجه الأول و الأخلق فی الامکان. و اما الروم و السریانیون فقد قدموها علی النقط الأربع بنصف برج فصارت مبادئها من لدن دخول الشمس انصاف البروج المتقدمة لها و لِذلک سمیت ذوات الاجساد... ( آثارالباقیة چ ساخائو ص 326 ).
فرهنگ فارسی
دارای جسدها . یا بروج ذوات الاجساد . چهار برج آخر فصول است که هر برج آن در آخر یک فصل از فصلهای چهارگانه است ازین قرار : جوزا ( بهار ) سنبله ( تابستان ) قوس ( پاییز ) حوت ( زمستان ) بروج مجسده . نزد منجمان بروج ذوات الاجساد چهار برج آخر فصول است .