ذونزل. [ ن َ زَ ] ( ع ص مرکب ) بسیار باران.ابری نزل و ذونزل ؛ بسیار باران. ( از تاج العروس ). ذونزل. [ ن ُ زُ ] ( ع ص مرکب ) مبارک. یقال طعام ذونزل و نزیل ؛ ای مبارک و یقال رجل ذونزل ؛ ای کثیر النفل و العطاء و البرکة و قال لبید : و لن تعدموا فی الحرب لیثاً مجرباً و ذا نزل عندالرزیة باذلا.