ذو مرمر

لغت نامه دهخدا

ذومرمر. [ م َ م َ ] ( اِخ ) در رساله ای که در آخر کتاب الجماهر بیرونی چاپ حیدرآباد دکن از کتاب الاکلیل للهمدانی در معرفت معادن بطبع رسیده است گوید: قال الهمدانی فی کتابه هذا کان بنی یعفر یحملوا الفضة من شبام سخم الی صنعاء و هی بالقرب من صنعاء علی ساعتین قریب من ذی مرمر و ظهر من قوله ان فیها معدن فضة.

فرهنگ فارسی

در رساله که در آخر کتاب الجماهر بیرونی چاپ حیدر آباد دکن از کتاب الاکلیل للهمدانی در معرفت معادن بطبع رسیده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس