ذو مرحب
لغت نامه دهخدا
ذومرحب. [ م َ ح َ ] ( اِخ ) ( آل... ) خاندانی است آل ذی مرحب بن ربیعةبن معاویةبن معدیکرب را بحضرموت و از این خاندان است وائل بن حجر صحابی. ( یاقوت در معجم البلدان ذیل کلمه مظة ) و ربیعةبن معدیکرب خادم بت مرحب بحضرموت بوده است. ( منتهی الارب ).
ذومرحب. [ م َ ح َ ] ( اِخ ) القیل الحضرمی. یکی از اذواء و اقیال که شمشیری معروف داشته است بنام ذواد.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید