ذو غصه

لغت نامه دهخدا

( ذوغصة ) ذوغصة. [ غ ُص ْ ص َ ] ( ع ص مرکب ) گلوگیر. با غصّه : و طعاماً ذاغصة و عذابا الیماً. ( قرآن 73 13/ ) و طعامی گلوگیر و شکنجه دردناک. ( تفسیر ابوالفتوح ج 5 ص 415 ). و در تفسیر آن گوید: و طعامی با غصه که در گلوها بماند فرو نشود و بالا نیاید یقال غص باللقمة و شرق بالماء و شجی بالعظم اذا بقی فی الحلق. وطعام اهل دوزخ غسلین و زقوم باشد. ( ایضاً ص 419 ).

فرهنگ فارسی

گلو گیر . با غصه .

پیشنهاد کاربران

بپرس