ذمه دار


مترادف ذمه دار: ضمان، متعهد، متقبل، متکفل

معنی انگلیسی:
having an obligation or due, responsible, responsible person, obligor, debtor, having an obligation

پیشنهاد کاربران

متعهد،
کسی که کاری به آن محول باشد
و نسبت به آن جو او باشد
یا به عبارتی ساده تر مسئول باشد
کسی که مسئول یک کاری اومدی برعهده اش باشد

بپرس